کد مطلب:7713
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:5
چه آياتي از قرآن در منع شناختهاي تقليدي و جمود بر اصول گذشتگان وارد شده است؟
آياتي كه در ممنوع ساختن شناختهاي تقليدي و جمود در اصول پيش ساختة گذشتگان كه با بروز واقعيات جديد از بين رفتهاند، وارد شده است، فراوانست. از آن جمله:
1ـ «وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ» البقره/170 [و هنگامي كه به آنان گفته شد: از آنچه كه خدا فرستاده است پيروي كنيد. آنان گفتند: [نه هرگز] بلكه ما از آنچه كه عقايد و رفتار پدران ما بر مبناي آن بوده است، تبعيت خواهيم كرد. اگرچه پدرانشان چيزي را تعقل نميكردند و راه هدايت را نميرفتند.]
2ـ «أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ» المائده/54 [آيا حكم جاهليت را ميخواهند و كيست كه حكم بهتري براي ارباب يقين جز خدا بفرستد.]
3ـ «وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَي اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ» الاعراف/28 [وقتي كه مرتكب فحشاء ميشوند، ميگويند: پدران خود را مرتكب فحشاء دريافتهايم و خداوند ما را به فحشاء امر كرده است. به آنان بگو: خداوند به فحشاء دستور نميدهد، آيا دربارة خدا چيزي را كه نميدانيد ميگوئيد.]
4ـ «قالُوا سَواءٌ عَلَيْنا أَ وَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُنْ مِنَ الْواعِظِينَ. إِنْ هذا إِلاَّ خُلُقُ الْأَوَّلِينَ» الشعراء/136 و 137 [آن تبهكاران گفتند: براي ما مساوي است كه پندي بدهي يا براي ما از پند دهندگان نباشي. ما به همان اخلاق گذشتگان پايبنديم.]
5ـ «قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْدي مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آباءَكُمْ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ» الزخرف/24 [آن خودكامگان كه عقيده و رفتار گذشتگان را به رخ پيامبران ميكشيدند.] پيامبر ميگفت: اگر چه من براي شما هدايتكنندهتر از آنچه كه پدرانتان را در مسير آن دريافتهايد، آورده باشم. [باز به تقليد آن گذشتگان تعصب خواهيد ورزيد] آنان گفتند: ما به آن رسالتي كه شما فرستاده شدهايد كافريم.)
در اين مبحث نتايج صريحي را كه از آيات قرآني در موضوع شناختها و معتقدات و رفتارهاي تقليدي ميتوان منظور نمود، متذكر ميشويم: نتيجة يكم ـ تبعيت از عقايد و رفتار اخلاقي گذشتگان از آن جهت ممنوع است كه پاية عقلائي صحيح نداشته باشند و فقط از آن جهت مطلوب تقليدكنندگان باشند كه سالها يا قرنها بر آن عقايد گذشته و حالت رسوبي در جامعه داشته باشند. نتيجة دوم ـ هر دوراني كه در برابر دوران آينده، تاريكتر بوده باشد، يعني از نظر درك و تعقل و سير تكاملي عقب ماندهتر باشد، دوران جاهليت ناميده ميشود و واقعيات كشف شده در دوران روشنائي الطاف الهي است كه به شكل حكمت به وسيلة پيامبران و مصلحين خردمند براي انسانهائي كه در جستجوي يقين به واقعياتند، در دلهاي آنان درخشيدن ميگيرد. نتيجة سوم ـ روشنفكران روشنگر كه خود رسالتي براي روشن كردن مغزها و دلهاي آدميان دارند و خود در حركت به سوي كمال پيشتازند، يكي از اساسيترين مادة رسالت خود را گسيختن زنجير تقليد و گذشتهگرايي كه ارتجاع ناميده ميشود، ميدانند.
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 7
آية الله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.